![]() |
نيروى حيات حاكم بر قوانين عالم
بعضىها خيال مىكنند كه وضع موجود در طبيعت،يك وضع صد در صد مكانيكى و صد در صد رياضى است،يعنى يك امرى است كه خلاف آنچه الآن وجود دارد ممكن نيست و محال است،همين طور كه«پنج پنج تا بيست و پنج تا»و فرض اينكه پنج پنج تا بيست و شش تا يا بيست و چهار تا باشد،فرض يك امر محال است.
ولى اين فلسفه يك فلسفه مردودى است.خير،عوامل مكانيكى بر جهان حكمفرما هست ولى عوامل ديگرى هم بر جهان حكومت مىكند.مثل اين است كه بر بدن ما عواملى كه با فرمول رياضى حكمفرماست وجود دارد،مثلا قوه ثقل،قوه جاذبه.اين قوه جاذبه يك قوهاى است كه طرز عملش نظير طرز عمل امور رياضى است،يعنى اگر جرم بدن ما فلان مقدار و فاصلهمان تا مركز زمين فلان مقدار باشد حتما ثقل و سنگينى معينى داريم كه از آن حد نه يك ذره بيشتر است نه يك ذره كمتر.از نظر اقتضاى قوه جاذبه زمين،ما اگر روى سقف باشيم و پايمان را كنار پشت بام بگذاريم فورا مىافتيم.و اگر در عالم،قانونى غير از اين قانون نمىبود همين بود.ولى عوامل ديگرى هم غير از اين قوانين وجود دارد.سادهترينش قوانين حيات است.(قوانين حيات را گاهى مىخواستند بر همين اساسهاى مكانيكى توجيه كنند ولى قابل توجيه نيست.)همين موجودات كه محكوم اين قوانين هستند،همين قدر كه نيروى حيات بر اينها مسلط شد،نيروى حيات بر اينها حكومت مىكند(آن قانون به جاى خودش خاصيتش را دارد و تخلف نشده است)يعنى[نيروى حيات]يك نيروى فوق نيرو است.مثلا وقتى كه شما يك نهال را در زمين مىكاريد،بعد مىبينيد چطور اين ريشههاى ضعيف،ماده غذايى سنگين را كه به طبع خودش سنگين است از زير زمين مىكشد و تا سر درخت بالا مىبرد،چون يك قوه و نيروى ديگر حاكم است.
نظرات شما عزیزان:

